توحید

هیچ قانونی در جهان به جز خواست خدا وجود ندارد. یعنی هیچ قانون صددرصدی نداریم هر چه خدا بخواهد انجام میشود هیچ محالی وجود ندارد با خدا هر حالتی ممکن میشود.هیچ وقت نگویید طبق قوانین علمی‌وقوع این حادثه حتمی‌است نه هر لحظه ممکن است این قانون صددرصد علمی‌تغییر کند.

فکر نکنید با پایین آوردن خواسته‌ها و قطع علاقه از دنیا و فراموش کردن ارزوها به آرامش میرسید. در هر سطح از زندگی سختی‌ها وجود دارند. پس خودتان را فریب ندهید

همیشه و در همه حال برای هرچه که دارید شاکر خداوند باشید. اگر ناسپاسی کنید موقعیت فعلی را هم از دست می‌دهید. سپاسگزاری باعث حفظ نعمت‌های فعلی میشود.ضمن سپاسگزاری برای وضعیت بهتر تلاش کنید. سپاسگزاری به معنای شکر گفتن زبانی نیست بلکه مربوط به دل شما میشود باید سعی کنید همیشه شاد باشید انسان شاد سپاسگزار است انسان غمگین چگونه می‌تواند سپاسگزار باشد

لطفا و خواهشا انقدر ادمهای اطرافتان را سرزنش نکنید و انها را قضاوت نکنید هر انسانی حق دارد آنجور که دلش می‌خواهد زندگی کند۱-. رشته‌‌‌ای که دوست دارد درس بخواند۲-شغلی که دوست دارد انتخاب کند۳-هر جور دلش بخواهد پول‌هایش را خرج کند۴-با هرکه دوست دارد ازدواج کند.....وظیفه شما نصیحت است بعد از نصیحت دیگر کاری نداشته باشید اذیتش نکنید صلاح مملکت خویش خسروان دانند او می‌داند و خدایش ....شما علت تصمیم‌های او را نمیدانید....

من ابتدا فکر میکردم که برای هرچه تلاش مشروع میکنیم و میبینیم نمیشود باید با تقدیر ساخت و تسلیم شد و بگیم قسمت نبوده ولی استادم راهنمایی کرد و گفت اگر هدف مشروعی داری حتی اگر تا حدودی غیر ممکن به نظرت بیاد تا آخر عمرت برای رسیدن بهش باید تلاش کنی و تسلیم نشی و به خدا توکل کنی تو کاری به تقدیر نداشته باش چون ازش خبر نداری از زندگی پیامبران درس بگیر. مثل حضرت یعقوب و زکریا که در دوران کهولت سن به حاجت دلشون رسیدن ولی ناامید نشدن هیچ وقت برای رسیدن به خواسته‌های حقت از تلاش دست برندار

۱- راه رسیدن به موفقیت در درجه اول توکل به خدا و داشتن ایمان است. ایمان به اینکه خدا به انسان تلاشگر کمک میکند.

بحث پیچیده‌‌‌ای است. تمام لحظات ما توسط خدا رقم میخوره. تصمیم گیرنده اصلی خداست (در ایه‌‌‌ای آمده تا خدا نخواهد شما نخواهید خواست)ولی این تصمیمات بر اساس افکار و احساسات خود ما اتخاذ میشود یعنی بخشی از قضا و قدر ناشی از اعمال و احساسات و افکار قبلی و مخصوصا گناهان ماست.خدا بر اساس آنان وقایع زندگی ما را رقم میزند.استاد من میگوید بر اساس قران عقل معاش نقش چندانی در زندگی ما ندارد و تاثیرش ظاهری است و پشت صحنه تصمیمات عقل معاش در درجه اول خداوند و بعد دلهای ما و گناهان قبلی ماست هر آنچه در دلهای ما می‌گذرد تاثیر مستقیم در زندگی ما دارد یعنی اگر به عنوان مثال در دل این احساس را بپذیرید که از رشته تحصیلی ناراضی هستید با وجود آنکه استعداد دارید احتمال موفقیت شما در آن رشته بسیار کم میشود. یا موقعیت خوبی دارید که بیهوده ناسپاسی کنید. احتمال از دست دادن اون موقعیت خوب زیاد میشود‌.احساسات و عقاید تاثیرشان بر زندگی خیلی زیاد است

در دنیا مهم این است که حال شما خوب باشد و درست بر اساس اصولی که خدا میخواهد فکر کنید این که به نعمات دنیوی مورد درخواست برسید یا نه اصلا مهم نیست شما تا آخرین لحظه زندگی باید امیدوار باشید و تلاش کنید و سپاسگزار باشید و از هیچ کس جز خدا نترسید و بر اساس دستورات قران رفتار کنید

شیطان و نفس فقط به کارهای بد واضح مثل دزدی و ترک نماز و غيبت ...امر نمیکنند. قضیه خیلی پیچیده است.اینها به بدی امر میکنند. هر چیزی که بد است. برای انسان مومن که مرتکب گناهان کبیره نمیشود شیطان به گونه‌‌‌ای دیگر وارد میشود، او را به زیاده روی و وسواس دعوت می‌کند که بعضی مومنان به این دعوت لبیک میگویند. زیاده روی نزد خدا ناپسند است یکی از کارهایی که از سوی شیطان دعوت میشویم قانون گذاری است. او برای ما حلال حرام بیهوده وضع میکند به دروغ۰ خدا بارها در ایات متعددی آورده که چه کسی گفته شما حلال خدا را حرام کنید. و حرام کردن امور حلال را امری ناپسند شمرده شده است. وسواس دعوت شیطان است به گمراهی. چون زندگی انسان مومن را مختل می‌کند. شیطان و نفس قصدشان دشمنی با انسان است. هر کس بر اساس روحیات و اعتقاداتش در دام شیطان می‌افتد. برای همه نسخه ثابتی ندارد. فقط همه باید بدانند به ذهنشان اعتماد نکنند. بزرگترین دشمن هر انسانی ذهن اوست. ذهن جولانگاه شیطان و نفس است. تنها محل قدرت و فعالیت شیطان ذهن انسان است. شیطان اجازه هیچ فعالیت دیگری در جهان ندارد. شیطان فقط در ذهن انسان قدرت دارد. ترس شک زیاد، غم‌. اضطراب ناراحتی نگرانی دعوت به‌فکر زیاد قانون گذاری بیهوده ناامیدی....همه از امور شیطان است. یکی از موارد حلال و حرام بیهوده که دوست من دچار آن بود و استادم به او هشدار داد او می‌گفت: هر زمان میخواستم غذای لذیذی بخورم. چهره‌ی انسانهای گرسنه در ذهنم می‌آمد نمیتوانستم غذا بخورم پیش خودم میگفتم تا زمانی که همه گرسنگان سیر نشوند بر من هم روا نیست این نوع غذا را بخورم و این خلاف عدالت است و به اضطراب شدید دچار میشدم انقدر که از غذا خوردن صرف نظر میکردم. استادم گفت این دعوت شیطان است به زیاده روی. وظیفه تو انفاق کردن است ولی نباید حلال خدا را بر خود حرام کنی. مورد بعد فکر زیاد و سوال زیاد است. انسان مومنی که درباره امور فقهی زیاد فکر کند یازیاد سوال برای او پیش بیاید یعنی افکار شیطانی سراغ اومده. داستان قوم موسی و کشتن گاوی که خدا به انان امر کرده بود جالب است هر چه آنان سوال میکردند خدا هم به آنان بیشتر سخت میگرفت و برای گاو بیشتر مشخصات ذکر میکرد. خدا به منظور عذاب آنان و به جرم نادانیشان،انها را از سوال زیاد برحذر نکرد. پا به پای قوم موسی خدا هم قوانین وضع میکرد. ولی در قرآن سوال پرسیدن زیاد آنان را امری ناپسند شمرد. اگر بر خودت سخت بگیری خدا هم بر تو سخت خواهد گرفت.

روش درست زندگی کردن این است که تمام اوقات در متن زندگی باشی کار کنی درس بخوانی ازدواج کنی ولی حواست بهش نباشه. هدف اصلیت نباشه. اصلا بهش فکرنکنی .فکر نکنی عقب افتادی.فکر نکنی از دست دادی.فکر نکنی جا موندی.فکر نکنی دیگه دوست نداره.حواست پیش خدا باشه. دلت پیش خدا باشه. فقط به اون فکر کنی. فقط به خاطر اون زندگی کنی. احساسش کنی. دوستش داشته باشی. ازش اطاعت کنی با عشق بهش سجده کنی. فقط از اون بترسی. بهش توکل کنی. کل زندگیتو دستش بسپری. بعدم دیگه اجازه نداری ناراحت شی.بترسی. نگران شی. مضطرب شی. نگران بشی کسی سرت کلاه بذاره. رودست بخوری ...چون زندگیتو دست دانای جهان خالق کهکشان‌ها سپردی. دست کسی که مهار تمام موجودات‌ در دستشه. کسیکه قول داده اگه بهش توکل کنیچیزی که مال تو بهت بده. اگه چیزی رو ازدست دادی بدون مال تو نبوده. مال تو مال توست در تمام جهان کسی قادر نیست اونو از تو بگیره جز خدا. خدا هم که میگه مال توست پس مال تو میشه.(ایه ۱۰۷ سوره یونس خیلی آرامش بخشه) پس دیگه از رو دست خوردن نمیترسی. خدا بهترین کار سازست. وقتی وکیلت میشه جای تو تصمیم میگیره جای تو ازت مراقبت میکنه نگهدار اموالت میشه. نگهدار روحت میشه نگهدار جسمت میشه. بهترین‌ها رو برات میخواد. ولی شرط داره یکیش اینه که بهش یقین داشته باشی. یقین مطلق. اگه کوچکترین شکی تو دلت کنی باختی معامله به هم میخوره اون وقته که قوانین دنیا میاد سراغت اون وقت میبازی. همه چی رو میبازی. اون وقت که زندگیتو از دست میدی سرتو کلاه میذارن اون وقته که جا می‌مونی. شرط‌های دیگه هم هست اینکه به مشکلات فکر نکنی. غر نزنی. ناشکری نکنی. همیشه سعی کنی خوشحال باشی. راضی باشی. کلا همیشه حالت خوب باشه. اگر حالت خوب بود با وجود تمام مشکلات اون وقته که خدا هواتو داره نمیذاره در بمونی. اون لحظه که حالت خوب نیست لحظه‌‌‌ای که خدا هم پیشت نیست چون ازش نا امید شی.(یه نکته بهترین‌های ما با بهترین‌های خدا فرق میکنه. وقتی با تمام وجود تلاش میکنی و توکل میکنی ولی به خواستت نمیرسی این یعنی خدا ‌گفته نه اینی که میخوای مال تو نیست اینجاست که بحث تسلیم پیش میاد و باید تسلیم خدا بشی و بدونی که خدا همیشه برات خیر میخواد وقتی میگه نه یعنی نه به صلاحته که نباشه)ایه ۲۱۶ سوره بقره.